استارتاپهای دیجیتالی در بخش حمل و نقل جاده ای
اگر بازیگران فعلی صنعت حمل و نقل نتوانند برای رفع ناکارآمدی های موجود راهکار ارائه دهند، پیامد آن ناپایداری حمل و نقل و ضربات سخت به اقتصاد خواهد بود. ناکارآمدی در بخش حمل و نقل جاده ای عمدتا با معيار سنجش بهره وري يا وضعيت استفاده از ظرفیت ها، مثلا وضعيت تردد خالی ناوگان يا كاركرد ناوگان نسبت به استانداردهاي جهاني اندازه گيري مي شود، اما این صنعت با چالش های دیگری نیز روبرو است از جمله:
سطح پراکندگی
عدم همکاری بین عوامل
کالا گرایی محصولات كه سبب رقابت ناسالم روی قیمتها می شود
بینش ضعيف نسبت به قیمت و ظرفیتها
ارائه خدمات با کیفیت پایین
کمبود سرمایه گذاری در فناوری
فرآیندهای واکنشی دستی و آهسته
مستندات کاغذی
عدم ردیابی و شفافیت زنجیره تأمین در زمان واقعی
بروکراسی و مقررات زائد
در اروپا و آسیا مشکلات فوق شدیدتر است زیرا تنوعی از بازار با مقررات، فرهنگ ها و زبان هاي مختلف وجود دارد. حتی داخل برخي کشورها نيز مانند هند و چین بازارهای مجزايي وجود دارد مانند بازارهای محلی، شهری و منطقه ای که برای ادغام آنها بایستی تلاش های جدی انجام شود.
پلتفرمهای جدید بسیاری وارد بازار حمل و نقل جاده ای شده اند که هر کدام وعده می دهند بسیاری از مشکلات فوق را برطرف می سازند. اما، هدف اصلی آنها تطابق بهتر عرضه با تقاضا، تكمیل تر شدن ظرفیتها خالی ناوگان و نرخ بهتر برای حمل و نقل است. درستی این فرضیه و تجزیه و تحلیل صنعت حمل و نقل جاده ای به صورت کلی و با جزئیات در ادامه مورد بحث قرار مي گيرد.
انواع بازارگاه های دیجیتال
1- نوع اول "فورواردر های الكترونیكی (e-Forwarders)، دیجیتالی یا فورواردر های مجازی هستند كه به طور فعال در فرآیندها مداخله كرده و ریسک اجرا و قیمت گذاری را بر عهده می گیرند كه آنها را می توان به صورت زیر طبقه بندی نمود:
وابسته: DHL’s Saloodo ؛ Drive4Schenker / Schenkereasy؛ DHL’s Saloodo.
مستقل: در اروپا: به عنوان مثال: Instafreight، Freighthub، Loadfox، Convargo، Cargonexx، Colo21، Frachtraum، Ontruck در آمریكا: به عنوان مثال :UberFreight, FreightOS, FlexPort, Ontruck, Convoy, CargoMatic, Transfix, و TruckerPath, 10-4 Systems, FreightGuru, Loadsmart در آسیا: به عنوان مثال : Blackbuck (هند) و Huochebang (recently merged with Yunmanman) (چین)
2-نوع دوم "تابلوهای اعلام بار" یا "بازارگاه ها" هستند كه محیط معاملات بین صاحبان بار و شرکتهای حمل و نقل را فراهم می کنند، اما مسئولیت اجرای موفقیت آمیز معاملات را بر عهده نمی گیرند: به عنوان مثال: TimoCom ، Cargoclix ، DAT ، Truckstop.com ، برخی از آنها بر "روابط صاحب بار با شرکتهای حمل و نقل" تمركز دارند و به ظرفیتهای خالی موجود در بازار کمک می کنند، بخصوص در مسیرهای خاص. برخی دیگر به شرکتهای حمل و نقل کمک می کنند تا بین خودشان همکاری بيشتري داشته باشند ("شرکت حمل با شركت حمل" ) مانند: LoadFox ، Haulage Exchange و Teleroute . بسیاری از این بسترها، ده ها سال است که در حال توسعه خدمات خود هستند مثلا خدماتی مانند "انبار دیجیتال".
3- نوع سوم پلتفرمها برگزاری مناقصات هستند كه روابط طولانی مدت بین صاحب بار و شركتهای حمل و نقل را فراهم می کنند مانند: Transporeon (TIContract) ، Logistitrade ، Tendereasy و Jaggaer (در سال 2017 یک پلتفرم عمومی مدیریت هزینه (spend management) با نام Bravosolution را خريداري نمود). علاوه بر این، آنها مي توانند خدمات ارزش افزوده اي را ارائه دهند كه به برابري شبکه های کریري کمک مي كند. تعدادی از صاحبان بار بزرگ نیز دارای وب سایتهایی هستند که مستقیماً با بازار کار مي کنند.
4- نوع چهارم اتصال دهندگان داده يا تجمیع کنندگان هستند. این شركتها به منظور قیمت گذاری (pricing)، تخصیص بار، شفافیت و / یا پرداخت ها، ارتباطات استانداردی بین بسیاری از فعالان بازار برقرار می کنند: مانند FourKites ، project44 ، Sixfold ، Transporeon ، Xeneta.
5- نوع پنجم فورواردرهای حمل و نقل سنتی هستند، مانند Kuehne + Nagel كه در پورتال مخصوص مشتریان خود و یا در بخش موتور قیمت دهی خود بازار فعاليت مجازي را هدف قرار می دهند.
وجه تمایز مهم بین فورواردرهای الکترونیکی و بازارگاه های بار"کیفیت" محسوب می شود. بر اساس استدلال پیشكسوتهاي صنعت حمل ونقل، اعتماد مهمترين مسئله در حمل و نقل است و براي یک فرستنده بار، اطمینان از اجراي موفق قرارداد حمل و به خصوص کنترل امنیت و پایایی كرير (حامل بار) که معمولاً بسیار پرریسك است بسیار اهميت دارد. با مشاهده برخي کلاهبرداری ها در شبکه ها و در پلتفرمهاي با دسترسی آزاد، انجام این کنترل ها برای صاحبان بار بزرگ به منظور امنيت در فرآیند کار بسيار ضرورت دارد. بسیاری از صاحبان بار به دلیل تجربیات تلخ قبلی خود استفاده از پلتفرمهای حمل بار با دسترسی آزاد را برای جابجایی محموله های خود محدود كرده اند.
از طرف دیگر، "رابطه" برای شكل گیری همكاری فورواردر چه با مشتری و چه با كریرها بسیار ضروری است. مشتریان معمولا به شرکتها و افرادی که پاسخگوی خطاهای احتمالی باشند، اعتماد می كنند. روابط همچنين برای كریرها نیز مهم است. آنها به یک فورواردر اعتماد خواهند کرد و بدنبال ايجاد همکاری طولانی مدتی برای اطمینان از همکاری دائمی با قیمت های پایدار در ازای تعهد به کیفیت، هستند. در صورتیكه بازارگاه ها مسئولیت حمل و نقل بار را قبول نكنند فورواردرها اجازه انتقال بار را بصورت خارج از مسئولیت خواهند داد.
اگرچه پلتفرمهای تطبیق بار ممکن است اعتبار راننده و ناوگان را با استفاده از پلتفرمهای خود بررسی کنند، اما در نهایت ریسك شناخت یا عدم شناخت و یا داشتن با نداشتن ارتباط قبلی با كریر سمت صاحب بار خواهد بود.
همانطور که از بررسي فعالیت فورواردرهای الکترونیکی و بازارگاه های حمل و نقل كه در بالا اشاره شد مشاهده می شود، گزینه های متنوعي برای صاحبان بار و شركتهای حمل و نقل در دسترس است. طبقه بندی بالا بازیگران را از نظر مدلهای مختلف تجاری تفكیك می کند. اما خود پلتفرمها وجه تمايزها خود را در موارد زیر می دانند:
جغرافیای فعالیت. همانطور که در جزئیات بیشتر در زیر مورد بحث قرار گرفته است ، آلمان بزرگترین بازار حمل و نقل جاده ای در اروپا است و این باعث شده است که چندین بورس بزرگ که در کشورهای دیگر در اروپا گسترش یافته اند ، گسترش یابد.
حجم فعالیت بین المللی / ملی / محلی. در حالی که برخی از پلتفرم ها در حمل و نقل بین مرزی تخصص دارند (به عنوان مثال FreightEx - اکنون Coyote) برخی دیگر نیازهای حمل و نقل داخلی را هدف قرار می دهند. نمونه ای از Ontruck است که بر روی تجمیع پالت ها در مناطق تعیین شده تمرکز دارد.
نوع محموله ها. بطور مثال Transporeon جامعه ای از كامیون داران و صاحبان بار را که در بخش عمده تولید بخصوص فولاد فعالیت میکنند ایجاد کرده است.
مدل های شارژ مشتریان
اغلب بازارگاه ها یک مدل حق اشتراک برای ایجاد درآمد دارند. البته برخی سامانه ها مانند سیستم تبادل بار اروپا (efe) به کاربران این امکان را می دهد که بارها یا کامیون ها را در سالن خود اعلام کنند، اما کاربران را برای خدمات ارزش افزوده اي مانند اضافه کردن مسیرهای عمومی، تبلیغات یا استفاده از سیستم مدیریت حمل و نقل (TMS) شارژ می کنند. عضویت Premium فقط شارژ 29 یورو در ماه صورت ميگيرد که نشان می دهد که سامانه های اعلام بار برای دستیابی به بار و کامیون در پلتفرم های خود بسیار رقابتی عمل می نمایند.
فورواردرهای الکترونیکی شکل سنتی تری از مدل درآمدی دارند: خرید و فروش ظرفیتها از طریق پلتفرم خود با حفظ حاشیه سود. آنها همچنین می توانند بسیاری از خدمات ارزش افزوده معمول امور حمل و نقل کالا مانند اصالت اسناد را انجام دهند. اگرچه احتمالا به نظر مي رسد که دیجیتالی شدن ضرورتا تعامل انسان را از بین می برد اما در این مورد اینگونه نیست زیرا ویژگی برخی از پلتفرم های موفق داشتن یك فرآیند فروش و تیم مدیریت كاربران قدرتمند است. این امر کمک می کند تا در حالی که نرخ های شارژ آنها بالاتر از میانگین بازار باشد اما همکاری های تثبيت شده طولانی مدت تري با کریر ها با هزینه های ورودی پایین تر داشته باشند.
بازارگاههای دیجیتال و کارگزاری بار
یکی از مسائل بسیار مهم در خصوص بازارگاههای حمل و نقل جاده ای این است که تمایز آنها از یکدیگر بسیار سخت است. سالنهای اعلام بار (freight exchanges) سنتی برای مدتها اتصال بار به ناوگان را بر عهده داشته و حجم بزرگی از بازار را دارند. فورواردرهای الکترونیکی خدمات متفاوتی ارائه می دهند و مسئولیت ارتباط با مشتری را دارند، اما در بازارگاه ها حضور ندارند.
چه فورواردرهای الکترونیکی و چه بازارگاه ها برای موفقیت كسب و كار خود بایستی هم یک سرویس مؤثر ارائه دهند و هم تامین کننده وسیعی از ظرفیت حمل و نقل باشند. اما با توجه به شرایط رقابت بر سر قیمتها كه صاحبان کالا ریسک ارائه خدمات با کیفیت پایین را می پذیرند و کریرها ریسک نرخ پایین را می پذیرند بازارگاه هایی که خدمات پایه ای در راستاي تخصيص بار ارائه می دهند می توانند به بستر یک مسابقه رو به پایین قیمتها تبدیل شوند. زيرا گاهي کریرها ممکن است در مواقعی که بار کافی برای حمل نداشته باشند از چنین مکانیسم های کاهش نرخ استفاده کنند كه در هنگام شلوغ شدن بازار منجر به شكل گیری برخی مشکلات در ارائه خدمات می شود.
اثر شبکه یا اقتصاد مقیاس تقاضا برای موفقیت در این پلتفرمها بسیار مهم است. اثر شبکه هنگامی اتفاق می افتد که یک سرویس برای کاربران خود با ارزش تر می شود زیرا تعداد بیشتری از افراد آن را پذیرفته وموانعی را برای ورود به رقبا و موانع خروج برای کاربران فعلي ایجاد می کنند. سرانجام، این شرایط می تواند سبب شود که یک بنگاه بر بخش بزرگي از بازار مسلط شود. این ممکن است یکی از دلایل عدم جذابیت باشد زیرا بسیاری از ایده های جدید در شرکت های کوچکتر و بدون مقیاس برای تست کامل مدل یا بهره وری مورد نیاز برای پایین آوردن هزینه هر تراكنش.
شرکت های موفق ایجاد شده با مفهوم بازارگاه، طیف وسیعی از فناوری ها (از جمله موبایل) را برای مشتریان خود به صورت يكپارچه ارائه می کنند، نه فقط یک لایه محدود از فناوری. علاوه بر این، آنها با تأمین مؤثر نیازهای هر دو طرف، یک همكاري محكم راهبردی را با صاحب بار و شركت حمل و نقل برقرار می کنند. در حالی که مزایای احتمالی یک کارگزاری دیجیتال حمل و نقل نسبتاً مشخص است (هزینه های پایین، ظرفیت انعطاف پذیر، تامین ناوگان یا دارایی به محض تقاضا)، بسیاری از شرکت های فعال در این زمینه نتوانسته اند مزایای مشخصی را برای كامیونداران و شركتهای حمل و نقل ارائه دهند و این باعث تضعیف پیشنهاد آنها شده است. مثلا مزایا برای صاحبان بار باید بیشتر بر مبنای قیمت ارزانتر از طریق افزایش بهره وری باشد تا اینکه قیمت را برای كامیونداران از طریق رقابت پایین بیاورند.
در این معضل "مرغ یا تخم مرغ" ، برخی كسب و كارها قبل از اینکه به سراغ خدمات کارگزاری بار برای کامیون داران بروند بر ارائه خدمات مفید به کامیون داران در مقیاس بزرگ تمركز كردند. به عنوان نمونه، استارتاپ آمریكایی Trucker Path با ارائه خدمات پارکینگ، ناوبری و تأمین مالی، در بین كامیون داران سبب جذب حداكثری اعضای خود شده است. شرکتهای هندی و چینی نیز روشهای مشابهی را به کار گرفته اند.
استارتاپ های پیشرو در حوزه بازارگاه های دیجیتالی
در طی 5 سال گذشته سرمایه گذاری بسیاری در این صنعت صورت گرفته است. براساس گزارش BCG، بین سالهای 2012 و 2017 صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر حدود 3.3 میلیارد دلار در استارتاپ های لجستیکی دیجیتال سرمایه گذاری کرده اند که به گفته آنها، بخش قابل توجهی از آن به بخش حمل و نقل جاده ای رسیده است.
در اروپا، بخش بزرگی از بازار توسط یک پلتفرم آلمانی تصاحب شده است، اگرچه به طور كلی در آن منطقه مبلغ قابل توجهی است اما در مقایسه با شركت های مشابه كه در آمریكا و آسیا فعالیت می كنند، بودجه نسبتا كمي داشته است.
بخش عمده ای از شرکت های استارتاپی آلمانی که در فضای کارگزاری اعلام بار جاده ای فعالیت می کنند، عمدتاً محصول اندازه بازار این کشور هستند. آلمان دارای بزرگترین بازار حمل و نقل جاده ای در اروپا (بخصوص برای حمل و نقل بین المللی) است و به همین ترتیب این مقیاس کلان آن را جذاب می کند. این موضوع بر اساس شواهد سهم بازار شرکتهای برتر آلمانی که در بازار اروپا فعالیت می کنند (به عنوان مثال: DHL, Schenker, Kuehne + Nagel, Rhenus, Dachser) مشهود است.
اما چرا این اختلاف بودجه در مقایسه با سایر مناطق وجود دارد؟ به استثنای Ontruck که در سال 2018 حدود 25 میلیون دلار جذب سرمایه کرده است، هیچ شرکت دیگری مبلغ 8 رقمی را از سوي سرمایه گذاران جذب نکرده است. این شرایط در تضاد کامل با شرکتهای مبتنی بر فناوری حمل و نقل جاده ای در چین، هند و ایالات متحده است:
شكل 9-1- سرمایه گذاری ها در 10 استارتاپ برتر حمل و نقل كامیونی

منبع: www.ti-insight.com
دلایل مختلفی وجود دارد که چنین شرایطی بوجود آمده است. اولا، فرصت بازار یک شرکت استارتاپی پلتفرم حمل و نقل جاده ای در هند، چین یا ایالات متحده بسیار بیشتر از اروپا است. در حالیکه بازار کلی اتحادیه اروپا به عنوان یک منطقه، بزرگترین در جهان است، همانطور که در بالا ذکر شد، هریک از شرکت های اروپایی به دلیل تغییر در زبان، قانون و فرهنگ محدود می شوند. البته این یک سد کامل برای گسترش در کشورهای مجاور نیست، اما توسعه را بسیار دشوار می کند.
علاوه بر این، فرصت رشد در اروپا به هیچ وجه به اندازه هند و چین نیست. در این بازارهای نوپا، اپراتورهای حمل و نقل سنتی در مقیاس بزرگ نتوانسته اند به همان اندازه در آمریکا و اروپا توسعه یابند. در نتیجه فرصت های بیشتری برای مبتکران مبتنی بر فناوری وجود دارد که مناطق با وضعیت خدمات دهی ضعیف و یا بخش تامین کننده بسیار پراکنده را هدف خود قرار دهند.
در چین، دو پلتفرم بزرگ در اواخر سال 2017 توافق کردند تا با هم ادغام شوند. در واقع شركت Huochebang (معروف به یار كامیون ها) و Yunmanman یك سازمان بزرگ ایجاد نموده اند(گروه Manbang) كه 2 میلیارد دلار ارزش گذاری شده است. اولی پشتیبان بخشی از Tencent Holdings Ltd بوده در حالی که دومی Alibaba’s Jack Ma نقش سرمایه گذار از طریق حضور در Yunfeng Capital دارد. با تخمین 8.8 میلیون راننده کامیون و نزدیک به 2 میلیون نفر بر روی پلتفرمهای ترکیبی، این شرکت برای فائق شدن موثر بر جریان داده ها در حال سرمایه گذاری زیادی در هوش مصنوعی است. مشابه با پلتفرم آمریكایی TruckerPath (به تصویر زیر مراجعه کنید)، تطبیق بار فقط یکی از خدمات ارائه شده است. هر دو آنها کارت های عوارضی، سوخت، لاستیک و همچنین وسایل نقلیه دست دوم را به كریر ها می فروشند. گروه Manbang همچنین برنامه هایی برای سرمایه گذاری در خودران و کامیون های دارای انرژی جایگزین به دنبال قدمهای Uber در دست اجرا دارد.
رقابت بین شرکتهای بزرگ لجستیكی اروپایی
یک پیشرفت مهم بازارگاههای دیجیتال حمل و نقلی اروپا، واکنش شرکت های حمل بار جاده ای فعال بوده است. به طور خاص، سه شرکت پیشرو تلاش کرده اند با خریداری ، خود را از خطر شکست در امان نگه دارند. آنها به شرح زیر است:
UPS (در ژانویه 2017 شرکت FreightEx را خریداری نمود و اکنون به عنوان Coyote logistics فعالیت می کند)
DHL( در سال 2016 شركت Cillox را خریداری كرد)
DB Schenker (سرمایه گذاری در uShip در فوریه 2017)
هر کدام از شرکتهای فوق برای ورود به بازار کارگزاری بار دیجیتال رویكرد متفاوتی را اتخاذ کرده اند.
یو پی اس (UPS)
UPS در اروپا با دارایی سنگین حمل و نقل جاده ای فعالیت نمی كند و مشابه UPS Freight در آمریکای شمالی است. این شرکت با گذشت زمان عملکرد اکسپرس اروپایی خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده است و همچنین در این قاره به دلیل فعالیت های لجستیکی قراردادی خود شناخته می شود، اما همواره فاقد كسب و كار حمل و نقل جاده ای بوده است.
این شرایط پس از تصاحب شرکت Coyote Logistics در سال 2015 تغییر یافت. Coyote در سال 2006 راه انداز شد و یکی از نسل های قبلی شرکت های کارگزاری دیجیتال در فضای حمل و نقل جاده ای است و به طور پیوسته با گذشت زمان از طریق رویکردی که کارگزاری سنتی را با نرم افزار وب اختصاصی اختصاص داده است تا بار را با ظرفیت موجود مطابقت دهد رشد کرده است. در سال 2015 ، این شرکت به سرعت در حال رشد بود و یو پی اس پس از سه سال آن را به دست آورد که طی آن برای تامین ظرفیت اضافی در شرایط پیك تقاضا قرارداد داشت.
با رشد جدی شرکت Coyote در زنجیره تامین UPS و بخش بار، شرکت تصمیم گرفت تا مدل مشابهی را در اروپا با خرید FreightEx و ایجاد یك فناوری پایدار و تجربه شده بین دو قاره تکرار کند. UPS هم اکنون در حال ادغام دو شرکت و نصب سیستم های یکپارچه است. تصاحب FreightEx به UPS اجازه می دهد تا بدون تعهد به توسعه یک شبکه گرانقیمت مبتنی بر دارایی وارد بازار حمل و نقل جاده ای اروپا شود.
DHL
برخلاف UPS ،DHL به عنوان دومین بازیگر بزرگ در بازار حمل و نقل جاده ای اروپا به خوبی شناخته شده است. این شرکت فعالیتهای خود را به چندین راه حل متفاوت بخش بندی کرده است از جمله خدمات برتر 24 و 48 ساعته Eurapid .
به همین دلیل DHL نیازی به تاسیس یك شركت کارگزاری برای توسعه بازار خود نداشت. درعوض، این شرکت برای دستیابی به فناوری، استارتاپ Cillox كه در مراحل اولیه بود را خریداری نمود و در مرحله توسعه بازار آن است. Cillox بعداً به Saloodo تغییر برند دارد و در آلمان و انگلیس حضور پیدا کرده است.
فناوری پشت Saloodo! به عنوان یک برنامه مبتنی بر ابر طراحی شده است که برای استفاده در دستگاه های مختلف طراحی شده است. این برنامه حمل و نقل را با ظرفیت در صورت تقاضا مطابقت می دهد، مستندات، پرداخت ها را مدیریت می کند و اطلاعات مسیر را در اختیار رانندگان قرار می دهد. این سیستم در 13 زبان با پرتغال و اسپانیا دو بازار اخیر که در آن راه اندازی شده است در دسترس است.
Saloodo ! با رویکرد یکپارچه UPS / FreightEx متفاوت است زیرا تنها به عنوان یک پلتفرم نرم افزاری کار می کند، بدون اینکه واسطه ای انسانی نظارت بر كریر ها را بر عهده داشته باشد. Saloodo به DHL گزینه های حمل و نقل بار به عنوان یک سرویس جایگزین هنگامی که پلتفرم آن نتواند ظرفیت کافی در صورت تقاضا را فراهم کند، ارائه می دهد همچنین شرکت هیچ نقطه تماس مستقیمی برای نظارت بر عملیات حمل و نقل ارائه نمی دهد.
DB Schenker
DB Schenker بزرگترین اپراتور حمل و نقل جاده ای در اروپا است و همانند DHL ، بیشتر در حال سرمایه گذاری روی فناوری به منظور کاهش ریسک راهبردی بجای تلاش برای پیشبرد راهبرد رشد است. جایی که این دو شرکت با یکدیگر اختلاف دارند، در نظارت خود بر عملیات کارگزاری دیجیتال مربوطه است.
DB Schenker تصمیم گرفته است تا رویکرد بدون درگیری را دنبال كند. در فوریه سال 2017 ، این شرکت پس از مذاکره براي یک قرارداد صدور مجوز برای فناوری این شرکت در اروپا در طي سال 2016، سرمایه گذاری 25 میلیون دلاری خود را در بستر تطبیق بار uShip در آمریكا اعلام کرد. UShip در سال 2003 تاسیس شد و مانند FreightEx، این طول عمر نشان دهنده قابلیت زیست این كسب و كار بود.
uShip علاوه بر عملکرد تطبیق ظرفیت، خدمات پرداخت و مدیریت اسناد، بیمه ، پیام رسانی و پیگیری را در برنامه خود ارائه می دهد. DB Schenker با وارد کردن فناوری شرکت در فعالیت های خود، دسترسی به ظرفیت تقاضا را در دوره های اوج (پیك تقاضا) با تکمیل دارایی های اصلی خود خواهد داشت.
مطالعه موردی TRUCKER PATH
Trucker Path برای رانندگان کامیون راهنمایی های جمعی (crowd-sourced ) فراهم می کند. شامل نزدیکترین ایستگاه کامیون، ایستگاه های توزین، هتل ها، مكانهای سوختگیری دیزل و محموله های حمل بار.
از طریق سیستم بازارگاه، مدیریت حمل و نقل محموله ها برای كسب و كارهای استانی یا فرا استانی انجام می شود، کارگزاران محموله ها را در بازارگاه به همراه مهلت، مقصد و سایر موارد مورد نیاز، با اطلاعات مربوط به پارکینگ و ناوبری به رانندگان کامیون در ایالات متحده ثبت می کنند. این شرکت قبل از آنکه در گام دوم خود به بازار بار ورود كند در ابتدا به عنوان یک اپلیکیشن خدمات اطلاع رسانی رایگان راه اندازی شده بود و از اين طريق، جامعه ای از کاربران را پرورش داده بود و بازار خود را به عنوان یک سرویس اضافی در یک اکوسیستم گسترده تر ساخته بود.
علاوه بر اینها، Trucker Path در افزودن سرویس پرداخت "InstaPay" موفق بود. این سرویس بصورت فوري و بلافاصله به كرير ها پرداخت را انجام مي داد كه یک نرخ ثابت بدون داشتن هزینه پنهان كه یک نقطه درد عمده را در بین كریرها که اغلب 30-60 روز برای دریافت دستمزد خود صبر می كردند را هدف قرار داده بود.
در مجموع ، Trucker Path ادعا می کند به 550000 کامیون حمل بار در ایالات متحده، از مجموع 1.6 میلیون خدمت می دهد. كسب و كار بازارگاهی این شرکت، "Truckloads" ، به میزان قابل توجهی کمتر خدمات ارائه می دهد (حدود 100،000 از 3 میلیون بار اعلامی در ماه)، اما با به دست آوردن جذابیت در بین جمعیت رانندگان مسافت طولانی در ایالات متحده، این شرکت موقعیتی قابل دفاع را ایجاد کرده است.
نتیجه گیری
از نظر تئوری، پلتفرم های دیجیتال این امکان را دارند که به طور چشمگیری در بسیاری از بازارهای حمل و نقل جاده ای جهان كه ناکارآمدی وجود دارد تغيير ايجاد نمايند. اما میزان این تغييرات خیلی مشخص نیست. در اروپا این فرصتها ممکن است به اندازه ای كه استارتاپها تصور می کنند نباشد و بازار از قبل اشباع شده باشد. اين پلتفرم ها برای دستیابی به موفقیت بایستی بی امانانه روی بخشهای خاصی از بازار تمرکز کنند و جوامع هدفمندی را بسازند و به آنها فناوری اختصاصی و یا طیفی از خدمات ارائه دهند. به نظر می رسد چین و هند فرصت های بیشتری در مقایسه با بازارهای حمل و نقل جاده ای با کیفیت نسبتاً بالای اروپا و آمریکای شمالی دارند زیرا در اين كشورها صنعت حمل و نقل مملو از ناکارآمدی است. پلتفرم های بزرگ لجستیکی كه ايجاد شده يا در حال توسعه هستند، خود را نه به عنوان سالنهای اعلام بار بلکه به عنوان پلتفرم های فناوری محوري می دانند که می توانند کل صنعت را تغییر دهند اما نقش پلتفرمهای حمل و نقلی دیجیتال در اروپا و آمریکای شمالی شاید همواره مکمل اپراتورهای مسلط حمل و نقل بار کامیونی باشد. آنچه مسلم است در همه موارد، نیاز به سرمایه گذاری چشمگیری در فناوری و منابع برای به دست آوردن مقیاس کافی و دستیابی به سهم بزرگ بازار وجود دارد. در واقع شرکت های زیادی در موقعیت یا با منابع لازم برای دستیابی به این هدف بزرگ، وجود ندارد.