براساس مطالعات صورت گرفته نخستين اولويت 78%‌ مديران لجستيك شفافيت در زنجيره تامين است. حدود 12% از توليد ناخالص ملي را صنعت حمل ونقل و لجستيك تشكيل مي دهد بنابراين هرگونه كاهش هزينه ها در اين صنعت بر بهبود اقتصادي كشور اثر كليدي دارد. مطالعات نشان مي دهد عامل افزايش هزينه هادر زنجيره تامين عدم شفافيت (Visibility) و عدم امكان تبادل داده (Interoperability)يا نبود يك زبان مشترك  بين نهادهاي مختلف درگير در امور است. براي دستيابي به يك زبان مشترك بين نهادهاي مختلف درگير در امور اقتصادي به پذيرش يك استاندارد نياز داريم، خوشبختانه مركز ملي شماره گذاري كالا و خدمات ايران كه در سال 1374 تاسيس  شده و نمايندگي استاندارد جهاني GS1 را دارد در صورت حمايتهاي بيشتر دولت بتواند نقش به عنوان مرجع مورد استفاده قرار گيرد و به شفافيت و Interoperability در صنعت لجستيك كشور شتاب دهد.

 

نبايد قدرت و تاثير نهادهای استاندارد گذاری را در اقتصاد جهاني دست کم بگیریم ديديم كه عدم پيوستن به FATF باعث شده همواره در مظان اتهامهاي بي مورد باشيم در حاليكه كشورهاي دوست ما نيز در اين نهاد عضو هستند،‌ سياستهاي اقتصاد مقاومتي مي تواند همسور با فعال بودن در سياست اقتصاد جهاني دنبال شود اگر سياست اقتصاد جهاني را جدي تر دنبال مي كرديم شايد از اعضاي اوليه نهاد FATF‌ بوديم و حتي مي توانستيم در تغيير رويكردها آن نهاد اثر بخش باشيم؛ بايد از اين اتفاق درس بگيريم و در پيوستن به استانداردها و نهادهاي بين المللي پيشرو باشيم. اگر جريان تجارت جهاني را در سه وجه تبادل كالا، پول و داده خلاصه كنيم،‌ پس در وجه كالا بايستي فعالتر باشيم كه پذيرش استانداردهاي GS1 مي تواند در همين راستا باشد،  بخشي از فرصتهاي استفاده از اقتصاد جهاني در شناخت، وضع سياستها و توان اجرايي خودمان متكي است و يكي از راهها افزايش هزينه هاي تحريم ايران همين است. در ادامه يك نمونه از تاثير پذيرش استانداردهاي جهاني در يك عمليات بندري را مي آورم:

  دو بندر را تصور کنید. بندر اول می تواند 30٪ از ورودی های كالاها را قبل از ورود آزاد کند. 42٪ كالاها به عنوان خطر بالقوه مورد هدف بازرسي قرار می گیرند و حدود 5٪ از كالا ها نيز به عنوان غیر قابل قبول شناسايي می شود .

بندر دوم قبل از رسیدن 85 درصد از كالاهاي ورودي را آزاد می‏کند. 4٪ به عنوان خطر بالقوه هدف قرار می گیرند و بندر آزمایش های کمتری را انجام می دهد اما كالاهاي غیر قابل قبول بیشتري را نسبت به بندر اول پیدا می کند. کدام بندر يا پايانه را در مرز خود می خواهید؟ کدام بندر را در زنجیره تامین خود قرار مي دهيد؟

بندر دوم، استانداردهای جهانی را استفاده می کند. در نتیجه ایمنی محصول بهبود می یابد، بررسی محصولات کاهش می یابد و محصولات به موقع تحویل می شوند. با پیاده سازی استانداردهای زنجیره تامین جهانی، بندر دوم، زنجیره تامین را بیشتر شفاف می سازد، که منجر به بهبود کارایی و قابلیت اطمینان مي گردد.